راه برون رفت از وضعیت فعلی

⁉️ پرسشی که این روزها زیاد تکرار می‌شود: «حاج‌آقا کی این وضعیت درست میشه؟!»

📝 به‌نظر بنده، درمان وضعیت موجود، نیازمند اقداماتی اساسی است (مواردی که به ذهنم می‌رسد را می‌گویم):

۱. تحصیل تمام دختران و پسران ما، الزاماً در شهر و منطقه خودشان باشد.

۲. رشته‌های دانشگاهی و تعداد دانشجویان هر رشته، صرفاً مبتنی و محدود به نیازهای واقعی کشور در زمینه‌های مختلف باشد و سایر رشته‌ها برچیده شود.

۳. استعداد کودکان ما، تا سن ۱۰ سالگی شناسایی شود و صرفاً مبتنی بر همان، هدایت تحصیلی یا شغلی لازم صورت گیرد تا در سریع‌ترین زمان ممکن بتوانند وارد بازار کار شوند و اساساً بساط فرهنگ اشتباه درس‌خواندنِ همه تا مدارک بالا برچیده شود تا شاهد سیل جوانان بیکار و سرگردان نباشیم.

۴. ازدواج براساس نیاز جوان صورت گیرد و مشروط به سن خاص و پایان تحصیلات نباشد. هرگاه نیاز جوان به تشکیل خانواده حاصل شد، خانواده و اطرافیان، بدون فوت وقت، یاری کنند تا ازدواج صورت گیرد و زندگی آغاز شود.

۵. بازنشستگی مسئولان سن‌بالا، به‌جای جابجایی مسئولیت‌ها بین ایشان و واگذاری امور به جوانان متعهد و متخصص، یکی دیگر از اقدامات لازم و ضروری است. همچنین برکناری بی‌تعارف مسئولانی که به‌رغم شعارهای خوب‌شان، اما عملکرد مطلوبی ندارند و جابجایی مسئولانی که دچار رکود شده‌اند و کارآمدی لازم در برآیند فعالیت‌های‌شان دیده نمی‌شود و زمینه تولید نارضایتی اجتماعی را به‌وجود آورده‌اند.

۶. مدت سربازی، از ۲سال، صرفاً به یک‌ماه آموزش فشرده نظامی تقلیل یابد و انجام این آموزش هم در سن ۱۵ سالگی صورت گیرد و علاوه بر پسران، متناسب با دختران هم طراحی شده آنان نیز آموزش داده شوند. چه ضرورتی دارد که ۲سال از بهترین اوقات زندگی جوان را تضییع کنیم و به اسم سربازی، تحقیرشان کنیم؟!

۷. نظام آموزشی کشور، از مدارس تا دانشگاه و حوزه، طبق نیازهای جامعهٔ امروز و با نیازهای زندگی امروزین، به‌روزرسانی شود تا در میدان عمل کارآمد باشد. پس‌از دوره ابتدایی ۵ ساله، دروس تخصصی طبق استعدادیابی مذکور، طراحی شود تا پس‌از یک دوره ده‌ساله، نیروهای متخصص و متعهد، به‌اندازهٔ کافی، برای مشاغل مختلف داشته باشیم.

۸. تعیین تکلیف سینما و تلویزیون و جامعه هنری؛ یعنی با همه سلایق و رویکردها، بدون هیچ‌گونه تعارفی، درصورتی مجاز به ادامه فعالیت‌های‌شان باشند که ساز مخالفت با نظام را کوک نکنند و از خودشان همراهی نشان دهند. لازم است که نقدهای اهالی این عرصه، نقدهایی دقیق، همراه با ارائه راهکار باشد. در تولیدات مختلف، خصوصاً موضوع سرگرمی، نسبت به حلال‌بودن تولیدات و مطابق شریعت‌بودن آن‌ها و پرهیز جدی از سیاه‌نمایی‌ها و یا سفیدنمایی‌ها نظارت و اهتمام ویژه‌ای صورت گیرد.

۹. مدیریت جدی در عرصه معماری و ساختمان‌سازی ضروری است. رویه موجود (صدور مجوز پیاپی و بی‌قاعده و…) که هویت شهرها حتی شهرهای مذهبی را به‌سمت زندگی‌های لوکس تغییر می‌دهد و موجب ازبین‌رفتن فرهنگ ایرانی‌اسلامی است، باید به‌صورت جدّی مدیریت شود. در فضای آشفتهٔ کنونی شهرها، سخن‌گفتن از فرهنگ اسلامی، آن‌هم وقتی‌که در و دیوار شهر، تو را به‌سمت فرهنگ غربی سوق می‌دهد، خنده‌دار است.

۱۰. فضای گفت‌وگو برای همهٔ اقشار مردم باید به‌صورت جدی در کشور شکل بگیرد و جاهای مختلفی برای حرف‌های بدون روتوش مردم ایجاد شود و همه در کمال احترام، امکان طرح تندترین نقدها را داشته باشند؛ البته برای هر بخش یا موضوعی، متخصص مطلع هم حاضر و آماده پاسخ‌گویی باشد؛ دیگر قضاوت با مردم که چه کسی حرفش منطقی است. طبیعتاً مدتی فضای احساسی غالب می‌شود، اما اگر صبور باشیم، از میان الگوهایی اجرایی این حرکت، به بهترین الگو دست خواهیم یافت که قابل تکثیر در کشور است (با ملاحظه زیست‌بوم هر منطقه).

۱۱. در هر حوزه‌ای، کار را به متخصص آن حوزه بسپاریم و در کنار دفاع از اصل نظام و رهبری، از عملکرد هیچ فرد و‌ جناحی به‌صورت ۱۰۰درصد دفاع نکنیم و نگاه‌مان در پیشرفت کشور، فراجناحی و مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و منافع ملی باشد.

۱۲. اشتباهات گذشته‌مان را گردن بگیریم و سعی کنیم تا مانع تکرارشان شویم. مثلاً وقتی به خودروسازی داخلی، چهار دهه فرصت دادیم و حاصلی ندیدیم، فرصت مجدد ندهیم. واردات خودرو را آزاد کنیم تا یا ورشکسته شوند یا خودشان را با دنیا آپدیت کنند. در سایر عرصه‌ها هم اگر چنین بود، مانع از فرصت مجدد شویم.

☑️ هروقت این‌قبیل کارهای اساسی، انجام گرفت، طبعاً پس‌از دوره‌ای ۱۰ساله، شاهد آثار مثبت آن خواهیم بود. بدیهی است که ادامه تساهل و بلاتکلیفی نسبت به امور اساسی برشمرده، وضعیت موجود را بغرنج‌تر می‌کند. به‌رغم همهٔ این‌ها اما بر این باورم که نباید منتظر مسئولان بمانیم و لازم‌است که به‌اندازه خودمان کار کنیم. یاعلی…

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

‫2 نظر

  • مرتضی خوش نژاد

    تمام نکته های شما کاملاً صحیح است. اگر اجازه بدهید من هم می خواستم یک نکته بگویم و آن هم این است که در اصلاح تمام مواردی که شما فرمودید یک مانع بزرگ وجود دارد و آن هم این است که سیستم اقتصادی کشور بر اساس تفکر سرمایه سالار غرب طرح ریزی شده تست. چرا این امر مانع تمام مواردی که شما در متن به آن اشاره کردید می شود؟ زیرا ساختار اقتصادی تفکر خاصی را به جامعه تزریق می کند که می تواند بر روی فرهنگ و هنر و سیاست تمام شئونات یک کشور تاثیر بگذارد. وقتی اقتصاد ما بر اساس سرمایه سالاری غربی پایه ریزی شده فرهنگ پول پرستی را با خود به همراه خواهد داشت و این امر باعث می شود ملاک سنج همه چیز حتی انسانیت پول در نظر گرفته می شود، این اتفاق را بگذاریم کنار نمایش رسانه ای از موفقیت مالی و تکنلوژیک جهان غرب که به مردم ما حقنه می کند که بهترین زندگی ها از نظر مالی در غرب است وقتی فرهنگ ما به خاطر ساختار اقتصادی فرهنگ پول پرستی شد و در رسانه ها کشورهای غربی موفق ترین کشورها از نظر مالی و مادی معرفی شدند در نتیجه فرهنگ جامعه ما سعی خود را شبیه جامع مطلوب غربی تکنولوژیک خود بکند و اینجا نقطه ی شروع هویت زدایی از فرهنگ ماست که از ساختار و فرهنگ اقتصادی ما نشأت می‌گیرد که خود را در پوشش و معماری و سبک زندگی و انواع هنر و سینما و روابط اجتماعی و… نشان می دهد. مورد دیگری که وجود دارد این است که وقتی ساختار اقتصادی کشور ساختار قدرت را حول محور پول معرفی کند به زبان ساده هر که پول بیشتر داشته باشد حق بیشتری خواهد داشت و این امر به صورت کلی جلوی اصلاح مواردی که شما ذکر کردید موارد دیگر را می گیرد. منظور من این است که یکی از دلایلی که نکات مطرح شده توسط شما اجرایی نمی شود ساختار تفکر اقتصادی حاکم بر کشور است. من در این زمینه اطلاع زیادی ندارم و از شما می پرسم در صورت شیوع ربا در یک جامعه چه مقدار امکان اصلاح آن جامعه وجود خواهد داشت؟ وقتی ساختارهای مالی حرامی مثل بانک و بورس و بیمه که دست ساخت تفکر سرمایه سالار غرب که نماینده ی ربا و قمار در اقتصاد جهانی هستند در کشور ما وجود داشته باشد آیا بحران فرهنگی و اخلاقی و موارد مدیریتی و نکات دیگری که شما فرمودید با وجود این ابزارهای مالی فاسد قابل حل خواهد بود؟ من تمام این مطالب را مطرح کردم تا به اینجا برسم که حال می دانم اسرار رهبری در نام گذاری شعار سالها به در موضوع اقتصاد به چه دلیل هست زیرا تا اقتصاد کشور اسلامی نشود دیگر ساختارهای تشکیل دهنده ی حکومت اسلامی نخواهد شد. به این دلیل که مفاهیم اقتصادی فرهنگ خاص خود را به ساختار جامعه تحمیل می کنند و اگر همخوانی با افکار و عقاید آن جامعه نداشته باشند آن را پس می زند و افکار و عقاید خود را جایگزین می کنند. اشکال ما از آنجایی شروع می شود که با ساختار ابزارهای سرمایه سالاری می خواهیم حکومت را دینی مدیریت کنیم.

    1402-08-17 در 17:50
  • معصومه غریبی

    سلام
    من با تمام مواردی که شیخ فرهاد فتحی ذکر ولیست کرده اند،موافقم
    از دولت هم خواهش میکنم این لیست را درحد قانون بالا ببرند و تصویب کنند
    متشکرم

    1402-08-08 در 21:35