یکشنبه های علوی.
مرد شق و رق!
امام رضا می فرماید:
رَأَى أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ رَجُلاً مِنْ شِيعَتِهِ مِنْ بَعْدِ عَهْدٍ طَوِيلٍ وَ قَدْ أَثَّرَ اَلسِّنُّ فِيهِ وَ كَانَ يَتَجَلَّدُ فِي مَشْيِهِ
امير المؤمنين پس از روزگار درازى، يكى از شيعيان خود را ديد كه شكسته شده بود،در عين حال در راه رفتن چالاكى مىكرد.
فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَبُرَ سِنُّكَ يَا رَجُلُ
به او فرمود:اى مرد سالخورده شدهاى ( پیر شدی دیگه)!؟
قَالَ فِي طَاعَتِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ
گفت: در اطاعت تو سن من زیاد شده است ( آن را صرف کردم!)
فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّكَ لَتَتَجَلَّدُ
فرمود:چرا چالاک و شق و رق راه میری؟
قَالَ عَلَى أَعْدَائِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ
گفت: در مقابل دشمنان شما است چالاک راه می روم.
فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَجِدُ فِيكَ بَقِيَّةً
می بینم که دنباله خواهی داشت(یعنی عمر خواهی کرد)
قَالَ هِيَ لَكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ
گفت: باقیمانده ی عمرم هم برای شماست ای امیرالمومنین.
بحارالانوار جلد ۴۲ صفحه ۱۸۶
نتیجه ای که میتوان از این روایت گرفت اینه که در آن دوران با توجه به خفقان شدیدی که خلفا در حق اهل بیت علیهم السلام روا داشتند اما باز هم بودند کسانی که حتی شده با (اعتماد به نفس راه رفتن و عدم بروز نقصی از خود) در مقابل دشمنان اهل بیت علیهم السلام ابراز انزجار میکردند و به به امام خود اعلام میکرد(به تعبیر ما که من هستم و هوادار شما خواهم ماند)
اما نکته ای که وجود داره اینه که ما در این زمان که امام عصر در پس پرده غیبت هستند وظیفه ما شیعیان چی میتونه باشه ،کمترین کاری که میتوانیم در حق امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام بدیم معرفی ایشان و نشر معارف مهدویست.
اما در انجام همین کار ساده هم ما کوتاهی کردیم…